هرگاه امری بزرگ واقع شود و یا تغییر و تحولی عظیم روی دهد به عبارت مثلی بالا تمثل جسته اصطلاحاً می گویند : کن فیکون شده است .بعضیها از این جمله صرفاً در رابطه با خرابی و ویرانی استفاده کرده فی المثل هرجابر اثر زلزله یا سیل یا حادثه دیگرخراب شده است می گویند: آنجا کن فیکون شده است .عبارت کن فیکون در آیه 117 از سوره بقره و چند سوره دیگر از ...
به مهمان همیشگی ، خوشآمد گفته نمی شود .ضرب المثل آلمانی
مهمان هر روزه دزد آشپزخانه استضرب المثل اسپانیایی
مهمان همیشگی سربار می شود .ضرب المثل عبری
مهمان و ماهی در ظرف سه روز می گندند .ضرب المثل ایتالیایی
برای مهمان یک روزه یک مایل به استقبالش می روند .ضرب المثل عبری
مهمان مثل باران بوده و باران مداوم نیز ...
روزی بود، روزگاری بود. در آن روزگار، جز اسب و الاغ و شتر، وسیله ای برای سفر و رفتن از شهری به شهر دیگر وجود نداشت. راه ها پر از خطر بود. مردم گروه گروه و به صورت کاروان به سفر می رفتند تا بتوانند با دزدهایی که در پیچ و خم راه ها و گردنه های سرد و دشوار کمین کرده بودند، مقابله کنند.
یک روز دو نفر که از کاروان جا مانده بودند، تصمیم ...
هر وقت یک نفر از راه طمع کار خلافی میکند یا به مال کسی دست درازی میکند میگویند «آقا گرگ عیدت مبارک».
روباهی همیشه در باغ خربزه میرفت و به باغبان خسارت میزد. روزی باغبان تله گذاشت و مقداری گوشت هم در آن تعبیه کرد. روباه چون گوشت را سر راه خود دید فهمید که به همراه آن تلهای هم هست. جرأت نکرد به گوشت نزدیک ...
مثل آلمانی : گاهی دروغ همان کار را می کند که یک چوب کبریت با انبار باروت می کند .
مثل آلمانی : بهتر است دوباره سؤال کنی تا اینکه یکبار راه اشتباه بروی .
مثل آلمانی : زمان دوای خشم است.
مثل آلمانی : عشقی که توأم با حسادت نباشد دروغی است .
مثل آلمانی : در برابر آن کس که عسل روی زبان دارد ، از کیف پولت محافظت کن .
مثل آلمانی : روزیکه صبر در ...
این ضرب المثل در موردی به کار می رود که در مجمعی متکلم و گوینده مطلبی را چند بار تکرار کند و یا به صورت دیگر، افرادی که متدرجاً به آن جمع می پیوندند هر یک جداگانه از متکلم بخواهند که مطلب را از سر بگیرد تا همه از آن موضوع آگاهی حاصل کنند در چنین مواردی متکلم و ناطق را به روضه خوان پشم چال تشبیه می کنند
که ریشه تاریخی آن به این شرح ...
پادشاهی بود که همه چیز داشت، اما بچه نداشت. سال های سال بود که ازدواج کرده بود، اما خدا به او و همسرش فرزندی نداده بود. پادشاه و زنش از این که بچه نداشتند، خیلی غمگین و ناراحت بودند.
این پادشاه، عادل و با انصاف بود. مردم کشورش، دوستش داشتند.به همین دلیل همه دست به دعا برداشتند و از خدا خواستند که به او یک بچه بدهد. خدای مهربان ...
کلاه قرچی Qorci نوعی کلاه بود که از پست و پشم درست میکردند و نشانه تشخص بود و در زمان قدیم در اصفهان معاریف و اعیان به سر میگذاشتند. چون گویند فلان کس کلاه قرچی دیده یعنی چشم و گوش او باز شده است.
در آبادی زفره فقط یک نفر که کدخدای محل بود و اهالی از او حساب میبردند از این کلاه سرش میگذاشت. روزی این کدخدا سوار ...
کاری که صرفا به امر و دستور مقام بالاتر انجام شود و میل و اراده ی مجری امر، در آن دخالتی نداشته باشد مجازا «حکیم فرموده» گویند.
اما ریشه تاریخی آن :به طوری که می دانیم اطبا و پزشکان را در ازمنه و اعصار قدیمه حکیم می گفتند و معاریف اطبای قدیم نیز به نام حکیم باشی موسوم بوده اند.
علم پزشکی در قرون گذشته به وسعت و گسترش امروز ...