شعر طنز ماه مبارک رمضان
دل میرود زدستم! دکتربده دوا رانسخه بپیچ کم کم، دردم شد آشکارا دل درد و زخم معده آید سراغم این ماهلطفی کن ای طبیبا ، معذوردار ما را کلّیه ام دوباره این ماه سنگ سازدآمپول و قرص و شربت تجویز کن نگارارا ازفرط تشنه کامی چشمم رود سیاهیباشد که باز بینم ، در مطّب آشنا را هردکتری که رفتم آنهم سرش شلوغ استبعضی کند مداوا ، ...